ولید هلالات که در کانال شخصی خود پیرامون فراز و فرودهای این روزهای بورس نوشت:
هر زمان بخواهیم دوره های مختلف زمانی را با هم دیگر مقایسه کنیم، مهمترین چیز این است که بتوانیم مولفه هایی که باعث ایجاد و شتاب در روند شده اند را مشخص کنیم. در چند ماه اخیر، افزایش سریع قیمت سهام در بورس به بحثهای دامنهداری در مورد تبیین علل آن انجامیده است. صاحبنظران مالی و اقتصادی، وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی و مدیران سابق بورس اوراق بهادار، هر یک در این زمینه مواضعی را اتخاذ کردهاند. هدف یادداشت حاضر این است که علل شکلگیری حباب قیمت سهام در بورس تهران را از منظر اقتصاد کلان تبیین کند.
تشخیص یک الگو در روندهای گذشته باعث می شود که بتوان با مقایسه ای بین دوره های مختلف، همان الگوها را به زمان حال تعمیم داد و آینده را پیشبینی کرد که البته چون هیچ 2 دوره ای دقیقا شبیه هم نیستند بنابراین تعمیم گذشته به آینده، بدون اشکال نخواهد بود.
وقتی سکه طلا در قیمت 1.45میلیون تومان توسط بانک مرکزی پیش فروش شد، بسیار می گفتند این حجم سکه وقتی وارد بازار شود، قیمت ها حباب منفی می گیرد و این هم زمان بود با معاملات سکه آتی در مرز 2میلیون تومان! عموم معتقد بودند که خریداران سکه آتی زیان سنگینی خواهند کرد اما خریداران سکه آتی با اهرم شانس، رانت یا تحلیل و هرچیزی دیگری، پیشبینی درستی از آینده داشتند و شد، آنچه شد…
شاخص کل وقتی به یک میلیون واحد رسید، بسیاری بر این باور بودند که بازار حباب دارد. بسیاری از تحلیلگران قدیمی بازار و افرادی که خبره هستند با الگوهایی که منطق درستی دارند به این نتیجه می رسیدند که بازار حباب دارد و مبنا را اگر p.e و p.s و نظایر آن بگذاریم و با گذشته مقایسه کنیم، بازار گران شده و باید فروخت.
دلار از همان نقطه 45درصد رشد کرده است و اگر مبنا را حاشیه سود 30درصد بگذاریم، در چنین حالتی eps forward تقریبا دوبرابر می شود! یعنی اگر آن زمان که شاخص بالای یک میلیون واحد رسید، دلار 22هزار تومانی را پیشبینی کرده بودیم، p.e تحلیلی را عملا نصف آن چیزی که روی تابلو بود، ترسیم می کردیم.
امروز شاخص کل 70درصد بالاتر از نقطه ای است که گفته می شد حباب است. آن هایی که در شاخص یک میلیون واحدی می فروختند پیشبینی درستی از دلار نداشتند و آن هایی که می خریدند یا پیشبینی درستی داشته اند و یا شانس! نمی دانم …
به هر حال امروز دقیقا شرایط شبیه شاخص یک میلیون واحدی است. شاخص نسبت به آن نقطه اوجی که ساخته بود 70درصد رشد کرده اما دلار هم 45درصد رشد کرده و با اهرم حاشیه سود، eps forward قیمت های جاری بازار را توجیه می کند.
مولفه های مهمی همچون دلار در کوتاه مدت و بازار جهانی، سود بانکی، انتخابات آمریکا در آبان ماه در میان مدت، مشخص خواهند کرد که کار درست را در میانه تیرماه چه کسی انجام داده، حالا چه با شانس چه با تحلیل!
همین 2 سال اخیر بهترین آموزشگاه برای همه بوده که نشان بدهد وقتی خریداران سکه آتی در 2 میلیون تومان می خریدند، هرچند از منطق تحلیلی خارج بود اما منطق بازاری راه درست را نشان می داد. یا آنجا که تحلیل های اکسلی نشان می داد شاخص بالای یک میلیون واحد حباب است، کسی به دلار 22هزار تومانی فکر هم نکرده بود.
نمونه دیگر همین بورس کالا که هفته ها معاملات آن ابطال گردید. هفته ها ورق گرم 6.5 میلیون تومان قیمت می خورد و وزارت صمت آن را دستوری ابطال می کرد. دیروز دیدم خریداران ماه های قبلی کالایی که می توانستند 2 ماه جلوتر خرید کنند را 8میلیون تومان خریده اند و جالب آنکه قیمت پایه به 6.9میلیون تومان رسیده است.
هرجا و هر مقامی با هر درجه ای از تجربه و علم، قصد کند که روند صعودی یا نزولی را تخریب کند، محکوم به شکست است. همانطور که در فاصله سال 93 و 94 با هر حمایت دستوری، نشد که از بازار حمایت کنند و بازار تمام آن ریزشی که باید انجام می داد را انجام داد.